افزایش توجه و تمرکز روی یک موضوع آموزشی برای بچههای دبستانی و پیش دبستانی کار سختی است. متخصصان میگویند هر کودک به ازای هر سال سن خود، میتواند بین 3 تا 5 دقیقه تمرکز کند. بنابراین یک کودک 5 ساله میتواند حدود 16 دقیقه روی یک موضوع تمرکز کند درحالی که یک نوجوان ده ساله میتواند دایره تمرکزش را حدود 50 دقیقه حفظ کند.
بیشتر بچهها بازه تمرکزی کوتاهی دارند، به خصوص روی فعالیتهایی که به نظرشان جذاب نیست یا وقتی که عوامل حواسپرتی زیادی در اطرافشان وجود دارد. با این حال میتوان با استفاده از فعالیتهای جالب و مفرحی مثل بازیهایی که در ادامه معرفی میکنیم، توجه و تمرکز آنها را افزایش داد:
سکه بازی: این بازی حافظه و تمرکز کودک را برای یاد گرفتن ترتیب اشیا تقویت می کند. تعدادی سکه را در یک کاسه کوچک بگذارید. چند تا از آنها را به هر ترتیب خاصی که مدنظرتان است کنار هم بچینید. مثلا سکه صد تومانی، پنجاه تومانی، پانصد تومانی و دویست تومانی. از کودک بخواهید حدود 20 ثانیه به آنها نگاه کند. سپس روی سکهها را با یک کاغذ بپوشانید.
کاسه سکهها را جلوی او بگذارید تا از میان سکهها انتخاب کند و به همان ترتیبی که شما چیدهاید، سکهها را بچیند. برای اندازهگیری زمان هم از یک ثانیه شمار استفاده کنید. وقتی کار فرزندتان تمام شد، زمان را یادداشت کنید و ببینید سکهها را درست چیده است یا نه. اگر درست نبوده از او بخواهید که کارش را دوباره انجام دهد.
هر قدر بیشتر این بازی را انجام دهید، کودک ترتیب را بهتر رعایت میکند و شما میتوانید با اضافه کردن ردیف سکهها، بازی را سختتر کنید. در ابتدا سکهها را در دستههای جدا بچینید و وقتی فرزند شما بزرگتر شد میتوانید همه سکهها را در کاسه بریزید تا از میان آنها انتخاب کند.
بازی تشخیص تفاوتها: این بازی یکی از بهترین بازیها برای افزایش دقت و توجه کودکان به جزئیات است. شما میتوانید با توجه به سن و توانایی فرزندتان کارتهای متفاوت را نقاشی کنید یا آن را از اینترنت پرینت بگیرید. این بازی به دلیل سادگی و در دسترس بودن، یکی از بهترین بازیها برای زمان مسافرت یا زمانهایی است که شما در جایی مثل مطب دکتر منتظر هستید. پازلهایی که کودک باید یک شی پنهان شده در تصویر را پیدا کند هم بازیهای خوبی برای تمرین تمرکز هستند.
کپی کردن یک تصویر: این تمرین به فرزند شما در تمرکز کردن روی یک چیز کمک می کند. یک تصویر ساده و یک صفحه کاغذ سفید جلوی کودک بگذارید. از او بخواهید زمان کوتاهی، مثلاً حدود سی ثانیه، روی کپی کردن تصویر تمرکز کند. سپس دستها و بازوهایش را برای آزاد شدن انرژی و تنش درون بدن به خوبی تکان دهد و سی ثانیه دیگر روی نقاشیاش تمرکز کند و به همین ترتیب ادامه دهد. به مرور میتوانید زمان نقاشی کردن را زیادتر و زمان استراحت را کمتر کنید.
علامتهایی را که نشان میدهد کودک مشغول انجام کارش است را به او بگویید: کمر صاف، سر پایین و مداد در حال حرکت. این علامتها به فرزندتان یادآوری میکند کارش را انجام دهد.
بازی کیم: این بازی قدیمی شیوه خیلی خوبی برای افزایش تمرکز کودک است. چند چیز کوچک از وسایل خانه مثل قاشق چایخوری، کلید، گیره مو و ... را بردارید (در مجموع به حدود 20 شی کوچک نیاز دارید). آنها را روی میز بچینید و 30 ثانیه به فرزندتان فرصت دهید که با دقت به آنها نگاه کند. سپس آنها را با یک پارچه یا حوله بپوشانید.
از این جا به بعد میتوانید بازی را به دو صورت انجام دهید: میتوانید از فرزندتان بخواهید اشیایی را که به خاطر میآورد نام ببرد یا میتوانید یکی از اشیا را بردارید و از کودک بپرسید چه چیزی سر جایش نیست.
رفتم مغازه: این بازی قدیمی یکی از بهترین تمرینهای گروهی برای افزایش توجه و تمرکز است که میتوانید آن را با فرزندتان و دوستانش انجام دهید. در پایان بازی هم جو شاد و مفرحی بین بچهها ایجاد میشود.
روی زمین به شکل دایره یا دور یک میز بنشینید. اولین نفر میگوید: رفتم مغازه، ... خریدم. اسم این شی باید با الف شروع شود. مثلا رفتم مغازه، آب معدنی خریدم. نفر دوم باید یک شی که با ب شروع میشود و همان شی قبلی را بگوید: رفتم مغازه، بستنی و آب معدنی خریدم. بازی به همین ترتیب با سایر حروف الفبا ادامه میابد تا مشخص شود هر کدام از بچهها تا چند آیتم میتوانند ادامه دهند.
شمارش برعکس: شمردن یکی از مهارتهایی است که هر بچهای در سالهای اولیه زندگی به دست میآورد اما شمردن برعکس به خصوص در اعداد چندرقمی نیازمند دقت بالایی است که توجه و تمرکز کودک را افزایش میدهد.
یک عدد تصادفی مثلا 147 را به فرزندتان بگویید و از او بخواهید ارقام این عدد را به صورت برعکس و به شکل یک عدد سه رقمی بگوید: 741. این کار سختتر از چیزی است که فکر میکنید و مغز کودک را به چالش میکشد.
رنگآمیزی: به تازگی رنگآمیزی بزرگسالان برای کمک به رهایی از استرسهای روزانه و تمرکز بر کاری که در حال انجامش هستیم فراگیر شده است و این دقیقا همان کاری است که رنگآمیزی با ذهن کودکان انجام میدهد.
برای شروع، دایرههای کوچکی روی یک کاغذ سفید بکشید و از کودک بخواهید تا جایی که میتواند تمیز و مرتب آنها را رنگ کند. چون دایرهها کوچک هستند رنگ کردن هر کدام بیشتر از یکی دو دقیقه وقت نمیگیرد. روز بعد دایرههای کمی برزگتری بکشید.
به مرور که توانایی توجه و تمرکز فرزندتان بیشتر شد میتوانید شکلهای بزرگتر و متنوعتری بکشید که رنگآمیزی آنها بیشتر طول میکشد و بازه زمانی تمرکز کودک را هم افزایش میدهد.
شمارش کلمات: این بازی یک تمرین خوب برای بچههایی است که مشکل تمرکز دارند. یک کتاب بردارید و یک پاراگراف از آن را انتخاب کنید. هدف این نیست که فرزندتان کتاب را بخواند بلکه باید تعداد کلماتی را که در پاراگراف وجود دارد بشمارد.
وقتی شمردنش تمام شد به او بگویید برگردد و دوباره بشمارد. عدد جدید همان شمارهای است که دفعه قبل گفته؟ اگر نه، از او بخواهید دوباره بشمارد. و اگر درست گفته، پاراگراف دیگری را به او بدهید تا بشمارد. وقتی مشغول کاری با این جزئیات است تقریبا محال است که به چیز دیگری توجه کند.
مرکز جامع توانبخشی سرو در زمینه بازی درمانی کودکان اوتیسم، بیش فعالی، اختلالات حسی، اضطرابی، پرخاشگری ،وسواسی و نافرمانی مقابله ای فعالیت می نماید. جهت تماس با کلینک جامع توانبخشی سرو باشماره تلفن های 3734-8809-021 و 09355505670 تماس حاصل فرمایید.
ما انسان ها حدود یک سوم از زندگی خودمان را در خواب می گذرانیم، خواب تا ٣ ماهگی نوزاد صرفا یک نیاز جسمانی است، از حدود سه ماهگی به خواب رفتن نوزاد کمتر با پایان شیر خوردن ارتباط دارد.
در حدود ٩ تا ١٢ ماهگی، کودک نخستین مخالفت جدی خود با خواب و تمایل به حفظ تماس با محیط را نشان می دهد؛ تماس با محیط؟ بله، کودک ترجیح می دهد بیشتر بیدار بماند تا بیشتر با مادرش، پدرش و با دنیا در ارتباط باشد، که این حالت را احتمالا در بزرگسالان زیادی مشاهده می کنیم.
اما خوابیدن، یک رفتار بهداشتی مهم در جهت سلامتی جسمی و روانی است، بدن و مغز در هنگام خواب خود را ترمیم می کنند، بدون خواب کافی، کودک توانایی یادگیری خود را به طور جدی از دست می دهد.
یکی از کارکردهای مهمی که در هنگام خواب ترمیم می شود، حافظه است. کودکان بدون خواب کافی احتمالا نقص در حافظه را نشان می دهند.
همان طور که اشاره کردم، خوابیدن برای سلامت روانی و نیز جسمی حائز اهمیت است، خصوصا در کودکان خواب کافی موجب رشد بهتر جسمی آن ها خواهد شد.
در زیر اشاره ای به انواع اختلال خواب کودکان خواهم کرد و سپس دلایل و درمان اختلالات خواب در کودکان را توضیح خواهم داد.
به گفته روانشناسان کودک بعضی کودکان در خواب رفتن مشکل دارند و یا بسیار زود از خواب بیدار می شوند (قبل از اینکه خواب کافی داشته باشند).دلایل بی خوابی معمولا اضطراب و افسردگی است، و بطور متداول کودکانی که زود از خواب بیدار می شوند ممکن است دچار افسردگی باشند و کودکانی که شب ها در خواب رفتن مشکل دارند احتمالا دچار اضطراب هستند.
خواب هایی وحشتناک که در هنگام خواب کودک اتفاق می افتند و می توانند کودک را از خواب بیدار کرده و احساس وحشت، تهدید و ترس را به او القا کرده و خوابیدن دوباره را برای آن ها دشوارکند.
کابوس های در کودکانی که از حدود 3 سالگی شروع می شوند بسیار متداول است و بیشتر در سنین 6 تا 10 سالگی رخ می دهد. معمولاً تعداد کابوس ها بعد از 10 سالگی کاهش می یابد.
این کابوس ها زمینه را برای اختلالات روانی همچون اختلال استرس پس از سانحه افزایش می دهند.
توصیه می شود از مشاوره های روان درمانی در این زمینه استفده کنید.
وحشت های شبانه، با کابوس متفاوت است. چرا که کودک هرگز به طور کامل از خواب بیدار نمی شود و در نتیجه به اندازه کابوس برایش ترسناک نیست چرا که حتی یادش هم نمی آید، اما شما به عنوان والدین شاهد ترس و وحشت فوق العاده ی کودکتان هستید.
معمولا این اختلال خواب کودکان به دلیل اضطراب کودک ایجاد می شود. به هیچ عنوان کودک را در این شرایط از خواب بیدار نکنید چون برایش ترسناک تر و آسیب زاتر خواهد شد.
اگر کودک شما با این که فکر می کنید شب ها کافی می خوابد باز هم در طول روز خسته است احتمالا مبتلا به این نوع از اختلالات خواب است. بیش از چند اختلال خواب منجر به خواب آلودگی در روز می شود.
شب ادراری در بیشتر کودکان غیر معمول نیست، و به خودی خود دلیلی برای نگرانی نیست. شب ادراری به عنوان یک اختلال خواب کودکان در نظر گرفته نمی شود، مگر اینکه کودک بیشتر از پنج سال داشته باشد و حداقل هفته ای 2 بار به طور مرتب اپیزود داشته باشد.
عواملی مانند سابقه خانوادگی در شب ادراری، تاخیر در رشد، کنترل کم مثانه و پریشانی عاطفی، ممکن است باعث ایجاد شب ادراری شود. با این حال، اگر کودک شما به طور مکرر رختخواب خود را خیس می کند و همچنین خواب آلودگی روزانه را تجربه می کند، می تواند نشانه ای از آپنه انسدادی خواب باشد.
یک نوزاد در شبانه روز حدود ١٦ تا ١٧ ساعت می خوابد. از هفته شانزدهم دوره خواب شبانه از دوره خواب روزانه متمایز می شود.
در پایان سال دوم، کودک هنوز به ١٥ ساعت خواب شبانه روزی نیاز دارد. در جریان سال دوم،کودک از خوابیدن اکراه دارد (بحران مقاومت علیه خواب).
خواب روزانه (بعد از ظهر) در ٤ سالگی از بین می رود. خواب در یک سالگی به ١٣ الی ١٥ ساعت، در ٣ تا ٥ سالگی به ١٢/٥ ساعت، در ٦ تا ١٢ سالگی به ٩/٥ ساعت و در ١٣ تا ١٥ سالگی به ٨/٥ ساعت کاهش می یابد.
معمولا سیستم عصبی نابالغ از سویی؛ و از سویی دیگر، اضطراب و افسردگی در کودکان منجر به اختلال خواب کودکان می شوند.
قسمتی از مغز کودک به نام سیستم لیمبیک در اضطراب نقش دارد. همچنین سیستم لیمبیک در مرحله ای از خواب انسان که رویاها در آن رخ می دهد نقش دارد. جالب است بدانید که درمان هایی که اضطراب کودک را کاهش می دهد نه تنها موجب کاهش نشانه های اضطراب می شود بلکه به بهبودی خواب کمک می کند. پس برای بهبودی اختلالات خواب بهتر است ابتدا اضطراب کودک را درمان کنیم.
از طرفی اختلالات خواب در کودکان پیش بینی کننده ی افسردگی شدید در بزرگسالی است و این موضوع لزوم بررسی اختلالات خواب کودکان را روشن می سازد.
گاهی اوقات ممکن است کمی طول بکشد تا کودکان بخوابند. اما اگر فرزند شما مشکل زیادی در این زمینه دارد و هر شب دچار بیقراری یا کمخوابی میشود، ممکن است به اختلال خواب مبتلا باشد که با علائم زیر مشخص میشود:
همان طور که گفته شد، اختلال خواب در کودکان منجر به اختلال در رشد جسمانی و نیز روانی کودک خواهد شد. مغز در زمان کودکی برخی از ساختارهای خود را شکل می دهد و عدم خواب کافی منجر به مشکل در رشد کافی مغز خواهد شد.
از سویی دیگر؛ گاهی اوقات علت اصلی کج خلقی های کودک و حتی خشم و پرخاشگری کودک به دلیل مشکل خواب است، پس ممکن است حتی اختلالات رفتاری کودک هم به دلیل ابتلا به اختلال خواب باشند. در نتیجه اختلالات خواب در کودکان “حتما” باید پیگیری شوند.
برای درمان اختلال خواب در کودکان، میتوانید به روشهای زیر روی بیاورید:
مهم است که برای درمان اختلال خواب در کودکان، تاثیرات مثبت و نتایج ممکن را به صبر و ادامه تلاش بپذیرید. هر کودک یک شخصیت منحصر به فرد دارد و ممکن است نیاز به روشهای متفاوتی برای کمک به خواب بهتر داشته باشد.
اگر کودک دچار اختلالات خواب شده است اولا بدانید که همان طور که ما بزرگسالان در برخی مواقع کنترلی بر روی مشکلات خواب نداریم نمی توان از کودک انتظار داشت بدون دریافت کمک الگوی خوابشان را اصلاح کنند.
پس بدون فشار گذاشتن بر روی کودک در جهت بهبود خواب کودک؛ او را نزد روانشناس و روانپزشک ببرید تا الگوی خواب مشخص و در جهت درمان اقدام شود. بدانید که اختلالات خواب کودکان قابل درمان است.
مرکز جامع توانبخشی سرو در زمینه بازی درمانی کودکان اوتیسم، بیش فعالی، اختلالات حسی، اضطرابی، پرخاشگری ،وسواسی و نافرمانی مقابله ای فعالیت می نماید. جهت تماس با کلینک جامع توانبخشی سرو باشماره تلفن های 3734-8809-021 و 09355505670 تماس حاصل فرمایید.
حملات هراس در کودکان شامل ترس شدید همراه با مجموعه ای از علائم جسمی مانند ضربان قلب سریع یا تنگی نفس است. علائم حمله هراس در کودکانحملات هراس چند دقیقه یا چند ساعت طول می کشد و اغلب بدون علائم هشدار دهنده شروع می شود. با این حال، حمله وحشت یک بیماری شایع و قابل درمان است. ما در این مقاله علل، علائم، عوامل خطر، تشخیص، درمان و پیشگیری حملات هراس را در کودکان بررسی کرده ایم.
حمله وحشت معمولاً به طور ناگهانی و بدون هیچ علائم و نشانه های هشدار دهنده ای شروع می شود. این حملات می توانند در طول شب یا روز اتفاق بیفتند. بعضی از کودکان ممکن است حملات مکرر داشته باشند، در حالی که در بعضی دیگر ممکن است دوره های خاصی را تجربه کنند.
علائم و نشانه های مرتبط با حمله ترس شامل موارد زیر می باشد:
علائم مذکور ممکن است چند دقیقه طول بکشد و کودکان پس از رفع علائم احساس خستگی کنند یا غالباً بخوابند. احتمال دارد کودکان جدا از واقعیت رفتار کنند و اغلب می گویند احساس می کنند که می میرند یا دیوانه می شوند.
علاوه بر ارائه بالینی چشمگیر، حملات وحشت معمولاً نیازی به مراجعه فوری پزشکی ندارند. با این حال، در صورت عدم درمان، کودکان مبتلا به اختلالات هراس ممکن است رفتار گوشه گیری داشته باشند و حتی تمایل به رفتن به مدرسه یا ملاقات با مردم را نداشته باشند.
اگر کودک شما اغلب دچار حملات وحشت می شود، پس به یک متخصص اطفال یا پزشک خانواده مراجعه کنید. برای تشخیص صحیح مراجعه به پزشک بسیار مهم است.
علت دقیق حملات وحشت یا اختلالات وحشت مشخص نیست. عوامل زیر ممکن است در بروز اختلالات وحشت نقش داشته باشند:
طبیعت یا خلق و خوی کودک نیز احتمال دارد در بروز اختلالات هراس و اضطراب نقش مهمی داشته باشد. کودکانی که حساسیت بیشتری به استرس و احساسات منفی دارند، در معرض خطر بیشتری برای اختلالات وحشت می باشند. ممکن است چند کودک واکنش های وحشت زده ای ایجاد کنند که ناشی از برخی شرایط استرس عاطفی مانند تکالیف مدرسه، ترس از مجازات والدین یا معلمان و غیره است.
شما باید علائم وحشت در کودک را با جزئیات توضیح دهید. پزشکان ممکن است چند سوال برای شناسایی عوامل محرک در ارتباط با حملات هراس بپرسند. آنها همچنین می توانند معاینه بدنی و برخی آزمایشات را برای پیشگیری از شرایط پزشکی که ممکن است شبیه حمله وحشت باشد، انجام دهند.
اگر شواهدی از بیماری های جسمی دیگر وجود نداشته باشد، احتمال دارد پزشک کودک شما را به روانپزشک ارجاع دهد. تجزیه و تحلیل دقیق توسط یک روانپزشک می تواند به تشخیص اختلالات بهداشت روان منجر به حملات وحشت کمک کند. اختلالات بهداشت روان، مانند وسواس فکری عملی یا اختلال اضطراب اجتماعی، چند نمونه از مواردی است که ممکن است باعث حملات وحشت شود.
حملات هراس در کودکان و نوجوانان ممکن است با داروها و رفتار درمانی درمان شود.
مهارکننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRIs) دسته ای از داروهای ضد افسردگی است که اغلب گزینه درمانی مطلوب است. بنزودیازپین گروه دیگری از داروهای مورد استفاده است. با این حال، آنها می توانند باعث آرامش و خواب آلودگی شوند و از این رو ممکن است گزینه مناسبی برای کودکان نباشد. پزشک بر اساس سن کودک، شدت حمله وحشت و عود مجدد آن، در مورد دارو تصمیم خواهد گرفت و یک نسخه طولانی مدت یا کوتاه مدت تجویز می کند.
هدف از درمان های شناختی-رفتاری این است که کودکان افکار واقع بینانه و غیرواقعی را که منجر به حملات وحشت می شود، درک کنند. این می تواند به آنها کمک کند تا بر ترس خود غلبه کنند. بازی درمانی یا گفتار درمانی می تواند برای غلبه بر اضطراب در دوران کودکی مفید باشد. کودکانی که حملات هراس در دوره های مکرر دارند ممکن است قبل از درمان های رفتاری به درمان دارویی نیاز داشته باشند.
کودکان بیش از درمان های طبیعی از درمان های رفتاری و درمان پزشکی متخصصان بهره مند می شوند. برای نتیجه بهتر، حمایت و تشویق والدین لازم است. والدین می توانند برای پیشگیری از هرگونه عامل حمله وحشت، تلاش کنند.
اصلاحات زیر در سبک زندگی و مراقبت در منزل نیز می تواند به مقابله با علائم حمله وحشت در کودکان کمک کند.
تکنیک های آرامش. می توانید برخی از تکنیک های آرام سازی مانند تنفس عمیق و یوگا را به فرزند خود بیاموزید. این موارد ممکن است استرس را به حداقل برسانند و به کودک کمک کنند تا آرام باشد.
فعالیت بدنی. کودک خود را تشویق کنید که خود را درگیر ورزش و فعالیت هایی مانند رقص و ورزش های رزمی کند. ورزش می تواند به کاهش استرس کمک کند.
خواب کافی. خواب عمیق برای سلامت جسمی و روانی بسیار مهم است.
موارد زیر انواع متداول حملات هراس بر اساس علل آنها است.
این حملات هراس ناشی از هرگونه علت یا محرک داخلی یا خارجی است. در هر زمان و در هر شرایطی ممکن است رخ دهد.
حملات وحشت به دلیل قرار گرفتن در معرض انواع خاصی از استرس یا موقعیت ها رخ می دهد. با اجتناب از عوامل محرک ممکن است قابل پیش بینی باشند و از آنها پیشگیری شود. کودکان معمولاً می توانند حملات وحشت را در هنگام مشاجرات خانوادگی، زمان امتحان یا موقعیت های اجتماعی خاصی، تجربه کنند.
این یک حمله وحشت است که توسط موقعیت های خاص ایجاد می شود، اما ممکن است همیشه رخ ندهد. این نوع حمله وحشت می تواند قبل یا بعد از موقعیت های تحریک کننده نیز اتفاق بیفتد، اما در طول شرایط رخ نمی دهد. به عنوان مثال، ممکن است کودک قبل یا بعد از امتحانات مدرسه دچار حملات هراس شود، اما هنگام نوشتن امتحان وحشت زده نباشد.
اختلال هراس نوعی اختلال اضطراب است. بسیاری از انواع دیگری از آن وجود دارد، اختلالات اضطرابی در دوران کودکی با اختلالات ترس مرتبط است.
اختلال اضطراب عمومی نوعی اختلال است که شامل نگرانی یا اضطراب بیش از حد در موارد خاصی مانند عملکرد تحصیلی، دوستی یا شرایط خانوادگی است که می تواند باعث خستگی، بی خوابی، تنش عضلانی و غیره شود.
اختلال اضطراب جدایی، ترس از جدا شدن از والدین است و ممکن است کودک را از رفتن به مدرسه منع کند. علائم جسمی مانند حالت تهوع یا سردرد می تواند این اختلال را همراهی کند. این نوع اضطراب در کودکان نوپا بیشتر از کودکان بزرگتر دیده می شود.
توهین انتخابی شامل امتناع کودک از صحبت کردن در شرایط خاص است. توهین انتخابی احتمال دارد در کودکان در سن مدرسه دیده شود. نمونه ای از این شرایط زمانی است که کودک در خانه یا سایر موقعیت های راحت بیش از حد پرحرف باشد اما در مدرسه به طور غیر قابل توجهی ساکت می شود.
بعضی از کودکان ممکن است از موقعیت یا اشیا خاصی ترس یا اضطراب شدیدی داشته باشند. به این نوع ترس هراس گفته می شود. ترس از حیوانات خاص، آب، ارتفاع، سوزن، فضای بسته، صداهای بلند و غیره، نمونه هایی از فوبیای خاص است.
اختلال وحشت نوعی اختلال اضطرابی همراه با حملات هراس مکرر است و هیچ عاملی باعث ترس یا نگرانی نمی شود.
این اختلال، نوعی اختلال اضطراب با ترس شدید از تعامل اجتماعی یا عملکرد در گروه های همسالان یا یک کلاس است. کودک مبتلا به این اختلال ممکن است گریه کند، به بزرگسالان بچسبد و از صحبت در شرایطی که باعث اضطراب می شود خودداری کند.
حملات هراس و حملات اضطرابی ممکن است علائم مشابهی داشته باشند. با این حال، اضطراب نگرانی بیش از حد در مورد برخی حوادث قریب الوقوع مانند بیماری، نمرات تحصیلی، امتحانات، دیر رسیدن به مدرسه، مشق شب و غیره است.
اضطراب بیش از حد ممکن است باعث حملات اضطرابی شود، از جمله علائم جسمی بی قراری، خستگی، کمبود خواب، یا اغلب سعی در اجتناب از موقعیت ها دارد.
بیشتر والدین ممکن است کودک را به سادگی از موقعیت هایی که باعث حملات وحشت می شود، دور کنند. بعضی والدین نیز احتمال دارد کودک را در چنین شرایطی حساس کرده و حملات وحشت را تشدید کنند. شما می توانید از کودک بپرسید چه چیزی باعث شده در موقعیت های خاص احساس نگرانی یا ترس کنند و راه های غلبه بر مشکل را توضیح دهید. اگر مشاوره والدین موثر واقع نشد، به پزشک مراجعه کنید.
حملات هراس در طول شب ها حملات هراس شبانه نامیده می شوند. این بیدار شدن ناگهانی از خواب همراه با ترس و علائم جسمی و بدون محرک واقعی ترس است. کودکان مبتلا به حملات وحشت شبانه نیز ممکن است دوره های حملات هراس روزانه نیز داشته باشند. علائم نیز شبیه حملاتی است که در طول روز اتفاق می افتد. اپیزودهای هراس در شب ممکن است چند دقیقه طول بکشد، اما کودک ممکن است نیاز به زمان داشته باشد تا آرام شود و دوباره بخوابد.
حملات وحشت شبانه نه خطرناک هستند و نه نیاز به درمان فوری دارند. شما می توانید مطمئن شوید که هیچ دلیل جسمی وجود ندارد که باعث حمله وحشت در شب شود. اگر گمان می کنید کودک مشکلی دارد، سریعاً به پزشک مراجعه کنید.
اختلالات وحشت می تواند در کودکان رخ دهد اما در دوران نوجوانی و بزرگسالی بیشتر دیده می شود. برخی از عوامل دیگر نیز وجود دارد که می تواند خطر حملات وحشت در کودکان را افزایش دهد که شامل موارد زیر می باشد:
مشاجره در بین والدین و تولد خواهر و برادرهای جدید از دلایلی است که باعث می شود کودک نادیده گرفته شود و در نتیجه خطر حملات وحشت را افزایش می دهد.
در صورت عدم درمان، حملات هراس ممکن است منجر به عوارض خاصی مانند موارد زیر شود:
حمله وحشت همچنین ممکن است در روابط شخصی تداخل ایجاد کند و باعث شود کودک از نظر اجتماعی جدا شود. در دراز مدت، هراس و اختلالات روانپزشکی می توانند رفتار تعارض را افزایش دهد.
مرکز جامع توانبخشی سرو در زمینه بازی درمانی کودکان اوتیسم، بیش فعالی، اختلالات حسی، اضطرابی، پرخاشگری ،وسواسی و نافرمانی مقابله ای، هراس فعالیت می نماید. جهت تماس با کلینک جامع توانبخشی سرو باشماره تلفن های 3734-8809-021 و 09355505670 تماس حاصل فرمایید.
اختلال خوردن در کودکان یک مسئله جدی میباشد که ممکن است تأثیرات طولانی مدتی بر روی سلامتی و رشد جسمی و روانی آنها داشته باشد. این اختلالات میتوانند به صورت مختلفی از جمله اضافه کردن یا کاهش وزن، مصرف بیش از حد غذا یا عدم مصرف غذا، ترس از غذا یا ترس از چاق شدن، نگرانی مداوم از اندازه و شکل بدن و نقص تغذیه را شامل شود. در ادامه به برخی از اختلالات خوردن معمول در کودکان اشاره خواهیم کرد.
اختلال خوردن در کودکان میتواند از سنین مختلفی شروع شود، اما معمولاً در دورههای خاصی از رشد و توسعه کودکان بیشتر دیده میشود. این مشکل حتی میتواند در کودکان دو ساله هم بروز پیدا کند، اما بیشتر در دختران و پسران نوجوان مشاهده میشود. بیشترین موارد اختلالهای خوردن در نوجوانان و جوانان دیده میشود، به خصوص در دوران نوجوانی (بین ۱۳ تا ۱۸ سالگی). اما ممکن است درکودکان پایینتر از این سنین هم دیده شود.
اغلب با ترسهایی از مصرف غذاها، به ویژه غذاهایی که به عنوان غذای ناآشنا تلقی میشوند، همراه است. کودکان مبتلا به ARFID(کماشتهایی) ممکن است محدودیتهای جدی در تغذیه داشته باشند و نتوانند غذاهای مختلفی را بخورند.
در این اختلال، کودکان میتوانند در یک مدت زمانی محدود مقدار زیادی از غذا را به طور ناگهانی و بدون کنترل مصرف کنند. این اختلال معمولاً با افزایش وزن و مشکلات روانی همراه است.
اختلال نشخوار به این صورت است که فرد ماده خوراکی را میجود، میبلعد اما پس از مدتی آن را بالا آورده و در دهان خود آن را حس میکند. این اختلال با عوامل دیگر اختلال مانند آنورکسیما و بولیمیا متفاوت است. در این نوع اختلال ماده غذایی بلعیده شده بدون حالت تهوع یا تحریک معده به دهان برمیگردد. در چنین شرایطی فرد کنترلی بر این موضوع ندارد و عمدی در کار نیست. در برخی مواد ماده غذایی بالا آورده شده مجدداً خورده میشود و گاهی به بیرون تف میشود. این اختلال خود سبب بروز مشکلات گوارشی و آسیب به معده و مری میشود چرا که همراه با برگرداندن غذا مقادیری اسید معده نیز به مری و دهان راه پیدا میکند که میتوانند بافت مری را تخریب کند و موجب فرسوده شدن مینای دندان شود، در نهایت اختلال نشخوار ممکن است منجر به سوء تغذیه شود. این اختلال بیشتر در افراد دارای ناتوانی ذهنی مانند افراد مبتلا به سندرم داون، اُتیسم، ادواردز، ویلیامز، ترنر، نونان، رت و غیره دیده میشود.
پیکا یا هرزهخواری به عنوان یک اختلال رفتاری شناخته میشود. افراد با این اختلال ممکن است به طور معمول مواد غیرغذایی مانند: خاک، ماسه، کاغذ، پارچه، نمد، مو، عذای حیوانات، پوست حیوانات، مدفوع، یخ، شیشه، خون، پارچههای نخی، خشت، طلا، پوشالها و مواد غیرخوراکی دیگر را بخورند، مکیده و یا ببلعند. این اختلال ممکن است، به علت مشکلات ذهنی، اجتماعی یا فیزیکی رخ دهد. مصرف این مواد غیر غذایی معمولاً به طور کلی غیر معقول و بیمعنا به نظر میرسد. علت دقیق این اختلال مشخص نیست، اما ممکن است عوامل جسمی و روانی مختلف در بروز آن مشارکت داشته باشند. برخی از دلایل ممکن است شامل استرس، اضطراب، کمبود مواد معدنی در بدن باشند و حتی گاهی ممکن است عوامل ژنتیکی در بروز آن نقش داشته باشند.
درمان پیکا معمولاً به مشاوره روانشناختی و ترک مصرف مواد غیر غذایی توسط افراد متخصص نیاز دارد. درمان ممکن است شامل ترکیبی از مشاوره روانشناختی، درمان دارویی (در برخی موارد) و استفاده از تکنیکهای متمرکز بر توانمندیهای فرد باشد. همچنین، شناخت عوامل محرک و پیدا کردن علت ذهنی پیکا نیز مهم است تا به مرور زمان فرد بتواند از ایناختلال دوریکند و به جای آن رفتارهای سالمتر را دنبال کند.
در این اختلال، کودک فقط برخی از غذاها را مصرف میکند و اغلب از غذاهایی که به نظرش ناشناخته یا ترسناک میآید، اجتناب میکند. این اختلال معمولاً با انتخابهای غذایی بسیار محدود و اشتیاق نداشتن به مصرف غذاهای جدید و تنوع غذایی کم همراه است. این امر میتواند به کاهش تنوع تغذیه و کمبود مواد مغذی منجر شود.
این اختلال ممکن است به دلیل مشکلات فیزیکی (مانند مشکلات گوارشی) یا روانی (مانند اضطراب) باعث مشکلات در فرآیند تغذیه کودکان شوند. این مشکلات میتوانند منجر به بروز اختلالات در رشد و نمو کودکان شوند.
اختلال سندرم خوردن شبانه یا شبخوری یک اختلال تغذیهای است که ممکن است با اجزای مختلفی مرتبط با اختلالات خوردن و خواب در ارتباط باشد. کودکان مبتلا به این اختلال، عادت دارند که در شب هنگام و در ساعات میانه شب به طور مکرر بخورند. این خوردن شبانه میتواند شامل خوردن مقادیر قابل توجهی از غذا باشد و معمولاً با بیخوابی و اضطراب همراه است.
علائم و ویژگیهای اختلال سندرم خوردن شبانه میتواند شامل موارد زیر باشد:
علت این اختلال هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما عوامل مختلفی ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند، از جمله ژنتیک، اضطراب، استرس و اختلالات هورمونی. درمان اختلال سندرم خوردن شبانه یا همان شبخوری معمولاً شامل مشاوره روانشناختی و کنترل برنامه تغذیهای میشود. در برخی موارد، از داروها و تکنیکهای رفتاری نیز برای کمک به مدیریت این اختلال در کودکان استفاده میشود.
اختلالات خوردن بیاشتهایی (Anorexia Nervosa) و پُراشتهایی (Bulimia Nervosa) اختلالات جسمانی و روانی هستند که معمولاً در افراد بزرگتر دیده میشوند، اما ممکن است در کودکان و نوجوانان نیز رخ دهند. این اختلالات رفتاری مربوط به تغذیه و بدن هستند و ممکن است به شدت آثار منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد داشته باشند. در کودکان، این اختلالات به شکل متفاوتی نسبت به بزرگترها ظاهر میشوند و ممکن است به عنوان اختلالات خوردن نوجوانان تشخیص داده شوند.
کودکان ممکن است بیاشتها شوند و به طور مداوم کمتر از نیازهای روزانه خود غذا بخورند. از دیگر علائم اختلال بیاشتهایی (Anorexia) در کودکان ممکن است ضعف عضلات، تغییرات در رفتار، تغییرات در وزن و رشد ناپایدار باشد. علت این اختلال در کودکان ممکن است شامل فشارها و استرسهای اجتماعی، عدم اطمینان درباره نقش خود در خانواده و تاثیرات رسانهها باشد. در واقع حتی اگرکودک کم وزن هم باشد، خود را دارای وزن بالا میداند.
بیاشتهایی کودکان میتواند به علت مسائل مختلفی از جمله مشکلات جسمی یا روانی ایجاد شود. در ادامه، به علائمی که ممکن است در کودکان با بیاشتهایی عصبی دیده شود، اشاره میکنیم:
کاهش میل به خوردن: کودکان با بیاشتهایی ممکن است تا حدی کاهش میل به خوردن داشته باشند یا اصرار به خوردن نکنند. روشهای ترغیب کودکان به غذا خوردن شاید موثر باشد.
کاهش وزن: از دیگر علائم بیاشتهایی درکودکان کاهش وزن غیرطبیعی میباشد.
عدم رضایت از غذا: کودکان ممکن است از نوع و مقدار غذاییکه میخورند راضی نباشند و برای صرف غذا اشتیاقی برای انتخاب مواد خوراکی نداشته باشند.
تغییر در رفتار: بیاشتهایی میتواند با تغییر در رفتار کودکان همراه باشد. این تغییرات ممکن است شامل عصبانیت، ناراحتی، یا تغییرات در خواب و افسردگی باشد.
ضعف عمومی: کودکان با بیاشتهایی ممکن است احساس کنند که انرژی خود را از دست دادهاند و فعالیتهای روزمره را به صورت مناسب انجام ندهند.
تغییرات در پوست و مو: بعضی از کودکان ممکن است تغییرات در پوست یا موهایشان داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است پوست بدن خشک شده و رشد موها متوقف شده باشند.
مشکلات گوارشی: کودکان با بیاشتهایی ممکن است مشکلات گوارشی نیز داشته باشند مانند تورم شکم، اسهال، یا یبوست.
علائم جسمی: در بعضی موارد، بیاشتهایی میتواند علائم جسمی نیز داشته باشد. این علائم ممکن است شامل درد شکم، تهوع و استفراغ باشد.
رشد نامطلوب جسمانی: در موارد جدیتر بیاشتهایی، کودکان ممکن است رشد خود را از دست دهند و قد کوتاهتر یا شکل اندامی نافرم داشته باشند.
همچنین باید توجه داشت که بیاشتهایی میتواند علائمی مختلف در کودکان داشته باشد و علت آن ممکن است مسائل مختلفی مانند عفونتها، استرس، اضطراب، مشکلات گوارشی یا مشکلات رواحی باشد. در صورتی که شما به بیاشتهایی در کودک خود مطمئن هستید یا علائم آن به مرور زمان بیشتر میشوند، بهتر است به پزشک کودکان مراجعه کنید تا علت و راههای درمانی مناسب را اتخاذ کنید.
پُراشتهایی عصبی (Emotional Eating) در کودکان یک واکنش عاطفی به استرس، نگرانی، یا احساسات منفی دیگر است که ممکن است به مصرف بیش از حد غذا منجر شود. این مسئله معمولاً به عنوان یک روش معقول برای کنترل و تغییر احساسات ناخوشایند تلقی میشود. اگر چه این واکنش به مدت کوتاه ممکن است کمک کننده باشد، اما در طولانی مدت میتواند به مشکلاتی چون اضافه وزن و مشکلات جسمی دیگر منجر شود.
در کودکان، علت پُراشتهایی عصبی میتوانند عوامل مختلفی داشته باشند، از جمله:
استرس و نگرانی: مسائل مربوط به مدرسه، دوستان، خانواده یا موارد دیگر ممکن است کودکان را نگران کند و به ایجاد استرس منجر شود. برای برخورد با این استرس، آنها ممکن است به غذا روی آورند.
احساسات منفی: احساسات مثل اضطراب، افسردگی یا تنهایی میتوانند به پُراشتهایی عصبی منجر شوند.
عدم کنترل احساسات: کودکان ممکن است ندانند چگونه احساسات خود را مدیریت کنند و به دنبال راههای سادهتر مانند مصرف غذا بگردند.
علائم پراشتهایی عصبی در کودکان میتواند به عنوان یک نوع اختلال رفتاری ظاهر شود و ممکن است به علت عوامل مختلفی از جمله استرس، اضطراب، یا مشکلات روحی ناشی از محیط خانواده و مدرسه رخ دهد. این علائم میتوانند شدید یا ملایم باشند و بسته به میزان بروزشان، تاثیرات مختلفی بر کودک داشته باشند. برخی از علائم پراشتهایی عصبی در کودکان شامل موارد زیر میشوند:
افزایش اشتها: کودک به طور معمول بیش از حد غذا میخورد و ممکن است بخواهد بینهایت غذا بخورد.
افزایش وزن: به دلیل مصرف بیش از حد غذا، وزن کودک افزایش مییابد و ممکن است به اضافه وزن یا چاقی دچار شود.
انتخاب غذای خاص: کودک ممکن است تمایل داشته باشد تا غذاهای خاصی را بخورد و کمتر از مواد غذایی سالم استفاده کند.
استفراغ: در برخی مواقع، کودک ممکن است بلافاصله پس از مصرف غذا، شروع به استفراغ کند.
استرس و اضطراب: کودک ممکن است در مواقعی که نتواند به طور مداوم غذا بخورد، استرس و اضطراب را تجربه کند.
عصبانیت و افزایش تنش: کودک ممکن است به دلیل اشتهای بیحد و حصر خود عصبانی شده و تنش زیادی را تجربه کند.
عدم تمرکز: افزایش اشتها ممکن است باعث کاهش تمرکز و توجه کودک به وظایف مدرسه و کارهای روزمره شود.
اختلالات خواب: مصرف زیاد غذا و اشتهای زیاد ممکن است باعث مشکلات در خواب کودک شود.
توجه داشته باشید که اگر کودک شما این نوع مشکلات را تجربه میکنند، مهم است به پزشک یا متخصص روانشناسی مراجعه کنید.
گفتوگو: با کودکان در مورد احساساتشان صحبت کنید و آنها را تشویق کنید تا احساساتشان را با شما به اشتراک بگذارند.
ارائه راهحلها: کمک کنید تا کودکان به دنبال راهحلهای سازنده برای مدیریت استرس و احساسات خود بگردند. به عنوان مثال، تمرینهای تنفسی یا تکنیکهای آرامش میتواند مفید باشد.
غذای سالم: استفاده از رژیم غذایی سالم را تشویق کنید و کودکان را آموزش دهید که چگونه انتخابهای سالمتری را در میان وعدههای غذایی خود داشته باشند.
فعالیتهای بدنی: فعالیتهای ورزشی و تفریحی میتوانند به کودکان کمک کنند تا استرس خود را کاهش دهند و از پراشتهایی عصبی جلوگیری کنند.
حمایت خانواده: خانواده میتواند با تشویق و حمایت کودکان در مدیریت احساسات و رفتارهای غذایی سالم، به آنها کمک کند.
در صورتیکه پراشتهایی عصبی کودک به حدی شدید باشد که به سلامت او آسیب برساند، بهتر است با یک متخصص بهداشت روانی یا متخصص تغذیه مشورت کنید تا به کودک کمک کنند که این مسئله را مدیریت کند.
تشخیص اختلال خوردن در کودکان ممکن است مسئلهای پیچیده باشد و نیاز به جمعآوری اطلاعات زیاد داشته باشد. در این جا چندین گام اصلی برای تشخیص اختلال خوردن در کودکان آورده شده است:
جمعآوری اطلاعات: نخستین گام در تشخیص اختلال خوردن در کودکان، جمعآوری اطلاعات و سوابق مرتبط با رفتارهای خوردن در کودک است. این امر شامل سوابق خوردن، تغذیه کودک، تغییرات در وزن و قد، عادتهای خوردن، مشکلات پزشکی و داروهایی که کودک مصرف میکند و غیره میشود.
ارزیابی رفتارهای خوردن: برخی از علائم اختلال خوردن در کودکان شامل ترشحات مکرر بزاق دهان، از دست دادن وزن، انتخابهای محدود خوراکی، بروز مشکلات در خانواده یا مدرسه، اضطراب یا افسردگی و غیره میشوند. ارزیابی این علائم و رفتارها توسط پزشک یا متخصص روانشناس میتواند مفید باشد.
انجام معاینات فیزیکی: برخی از اختلالات خوردن میتوانند تأثیرات فیزیکی نیز داشته باشند. پزشک ممکن است برای انجام معاینات فیزیکی، آزمایشات خون و تصویربرداری از بدن کودک اقدام کند تا هر نوع مشکل پزشکی مرتبط با اختلال خوردن را بررسی کند.
مصاحبه با خانواده: اطلاعات از خانواده کودک نیز بسیار مهم است. والدین میتوانند در مورد رفتارهای خوردن کودکانشان و هر نوع تغییر در رفتارهای او اطلاعات ارزشمندی ارائه دهند.
تشخیص نهایی: تشخیص نهایی اختلال خوردن باید توسط یک متخصص تغذیه، روانشناس یا پزشک تنظیم شود. آنها میتوانند با ترکیب اطلاعات جمعآوری شده و ارزیابیهای مختلف تشخیص درست را ارائه دهند.
اختلالخوردن درکودکان میتواند به عوامل متعددی برگردد و علتهای آن ممکن است متنوع باشند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیمکرد:
مشکلات عاطفی و روانی: اختلالات مانند افسردگی، اضطراب، استرس یا ترس میتوانند باعث اختلالات خوردن در کودکان شوند. برخی از کودکان ممکن است از طریق کم خوردن یا افزایش خوردن به مشکلات روانی خود واکنش نشان دهند.
تغییرات در زندگی خانوادگی و اجتماعی: تغییرات مهم در زندگی خانوادگی مانند جدایی والدین، اسبابکشی کردن، نقل مکان یا تغییرات در ترکیب خانواده و عوامل اجتماعی مانند تحصیلات و شغل والدین میتوانند، باعث به وجود آمدن اختلال در رفتار کودکان شوند.
مشکلات جسمی: مشکلات جسمی مانند درد مزمن، ناراحتی معده، آلرژیها یا مشکلات دهانی ممکن است باعث از دست دادن اشتها یا اختلال در خوردن کودکان شوند. در همین رابطه مقاله چگونه دندانهای کودک خود را سالم نگه دارید؟ را مطالعه بفرمایید.
محیط و الگوهای خوراکی: محیط خانه و الگوهای خوراکی خانواده میتوانند نقش مهمی در اختلالات خوردن کودک داشته باشند. به عنوان مثال، فشار برای بیشتر خوردن یا کمتر از نیاز به غذا و یا الگوهای نامناسب در خوردن میتوانند به اختلالات خوردن منجر شوند.
والدین باید در مورد اختلالات خوردن کودکان آگاهی داشته باشند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن به کودکان خود کمک کنند. اختلالات خوردن ممکن است شامل اختلال تغذیهای مانند بیاشتهایی عصبی (انورکسیا) و پرخوری عصبی (بولیمیا) یا مشکلاتی مرتبط با رفتار مثل اضطراب خوردن و استرس باشد. در ادامه به تعدادی از موارد مهمی که والدین باید در مورد اختلالات خوردن کودکان بدانند اشاره میکنیم:
علائم اختلال خوردن در کودکان: والدین باید به علائم مختلفی که ممکن است برای کودکان نشان دهنده اختلالات خوردن باشند توجه کنند. این علائم میتواند شامل افزایش یا کاهش ناگهانی وزن، تغییرات در الگوی غذا خوردن، اضطراب در مورد وزن و ظاهر بدن، خستگی بیش از حد، افسردگی، تغییرات در تعامل اجتماعی و …
تشخیص و مشورت: اگر والدین نگران بروز اختلال خوردن در کودکان خود هستند، بهتر است با یک متخصص بهداشت روانی یا مشاور تغذیه مشورت کنند. تشخیص اختلال خوردن نیاز به ارزیابی تخصصی دارد.
عواقب جسمی و روانی: والدین باید درک کنند که اختلالات خوردن ممکن است عواقب جسمی و روانی جدی داشته باشند. این اختلالات میتوانند به مشکلات جدی از جمله کاهش وزن بیش از حد، مشکلات گوارشی، آسیب به اعضای داخلی، اختلالات قلبی، افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی دیگر منجر شوند.
حمایت و درمان: حمایت و البته درمان مناسب از اهمیت بالایی برخور است. والدین باید کودکان خود را تشویق به شرکت در جلسات مشاوره روانی و مشاوره تغذیه کنند. همچنین، ایجاد یک محیط مناسب برای کودکان میتواند روند درمانی را تسریع و تسهیل کند.
آموزش خانواده: والدین باید خود را آماده کنند و در مورد اختلالات خوردن و راههای مدیریت آنها آگاهی داشته باشند. مطالعه و مشاوره با متخصصان میتواند در این زمینه به کمک آنها بیاید.
حفظ سلامت: والدین باید سعی کنند محیط خانه را سالم و قانونمند نگه دارند و تغذیه مناسب و سالم را ترویج کنند. از روشهای مثبت تشویق به خوردن مواد خوراکی سالم و فراهم کردن محیطی آرام و دلچسب برای تغذیه صحیح کمک بگیرند.
صبوری و پشتیبانی: درمان اختلالات خوردن ممکن است طولانی مدت باشد و والدین نیاز به صبوری و پشتیبانی مداوم دارند. والدین باید به کودکان خود اعتماد کرده و در تلاش برای بهبود به آنها کمک کنند.
نظارت بر وزن، رشد و نمو و یا رفتار فرزند شما میتواند مفید باشد. اگر وزن او به طور نامطلوب کاهش یافته و یا او نسبت به سن خود رشد مطلوبی ندارد، این ممکن است نشانههای اختلال در خوردن باشد. تغییرات در رفتار فرزندتان نیز میتواند نشانههای اختلال در خوردن باشد. او ممکن است از دیگران دور شود، ناراحت یا افسرده باشد، یا از مواجهه با غذاهای خاص خودداری کند. اختلال در خوردن میتواند به مشکلات جسمی منجر شود. مثلاً مشکلات گوارشی مانند یبوست یا عدم توانایی جویدن، بلعیدن (دیسفاژی) ممکن است به اثرات جانبی اختلال در خوردن اشاره داشته باشند. راهنمایی گرفتن از یک مشاوره حرفهای به شما کمک بسیاری خواهد کرد، این افراد میتوانند ارزیابی حرفهای از وضعیت فرزند شما انجام داده و به شما راهنماییهای لازم را ارائه دهند. در نهایت، حمایت و حضور گرم شما برای فرزندتان در این مسئله بسیار مهم است. به او اعتماد داشته و به او اطمینان دهید که همیشه برای کمک و پشتیبانی در دسترس او هستید.
باید توجه داشت که این عوامل خطر به تنهایی عامل ایجاد اختلالات خوردن نیستند، بلکه تعدادی از این عوامل ممکن است با یکدیگر ترکیب شوند و به ایجاد این اختلالات خوردن در کودک بیانجامند.
در رابطه با اختلالات خوردن کودکان ممکن است سوءتفاهم به وجود بیاید. اختلالات خوردن میتوانند به مشکلاتی در تبادل اطلاعات و ارتباط بینکودک و والدین یا مراقبین منجر شوند. در ادامه، برخی از نکات مهم در این زمینه را برای شما مخاطب عزیز توضیح میدهیم:
ندانستن علت اختلال: والدین ممکن است علت اختلال خوردن کودک خود را ندانند یا به اشتباه تصور کنند که کودک آن را به عنوان یک راه برای توجه به خودشان انجام میدهد. این ممکن است منجر به سوتفاهم شود. بهتر است به عنوان والدین یا مراقب کودک، اطلاعات و توصیههای حرفهای درباره علت و درمان اختلال خوردن کودک را جستجو کنید.
تاثیرات روانی: اختلالات خوردن ممکن است تاثیرات روانی بر والدین و کودکان داشته باشند. والدین ممکن است از نگرانی و استرس به دلیل اختلال خوردن کودکان رنج ببرند. در این موارد، مشورت با متخصص روانشناس میتواند مفید باشد.
ارتباط با متخصصان: برای درمان اختلال خوردن کودکان، مشاوره و راهنمایی از متخصصان بهداشت روانی و تغذیه میتواند بسیار مفید باشد. اما ممکن است والدین و کودکان به دلایل مختلفی از این نوع کمکها منصرف شوند. در این موارد، مزایا و نیازهای درمان به والدین میتواند کمک کند. در کل، در اختلالات خوردن کودکان، ارتباط با والدین و مراقبین بسیار مهم است و برقراری ارتباط بازیابی، مشاوره حرفهای و تفهیم موضوع میتواند به بهبود وضعیت کودک کمک کند.
اختلال خوردن در کودکان ممکن است به عوامل مختلفی برگردد، از جمله عوامل فیزیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و محیطی. در ادامه راه حلهایی برای جلوگیری از اختلال خوردن در کودکان را بررسی میکنیم:
تغذیه مناسب: مطمئن شوید که کودکان به تغذیه مناسبی دسترسی داشته باشند و غذاهای متنوعی مصرف کنند. ایجاد عادات تغذیه سالم از سنین پیش دبستانی میتواند به کاهش احتمال اختلال خوردن کمک کند.
ایجاد محیط مساعد: سعی کنید محیط غذاخوری را آرام و دلپذیرکنید. از بروز تنشها و فشارهای غیرضروری هنگام صرف غذا پرهیز کنید.
جلوگیری از به وجود آمدن مشکلات خوردن: سعی کنید کودکان را در امر تهیه غذا مشارکت دهید او را به تفکر درباره غذا خوردن عادت دهید و کودک را به تزیین و خوش طعم کردن غذا ترغیب کنید و از انجام امور استرسزا مانند وضع قوانین سختگرایانه و به کارگیری آداب و رسوم سخت هنگام صرف غذا اجتناب کنید.
مشاوره روانشناختی: اگر کودکان به شدت با اختلال خوردن مواجه هستند، مشاوره روانشناختی میتواند مفید باشد. مشاوره میتواند به تشخیص و درمان عوامل روانشناختی مرتبط با اختلال خوردن کمک کند.
توجه به تغذیه سالم خود و نقش مثبت خانواده: به عنوان والدین، الگوی خوبی برای کودکان خود باشید و تغذیه سالم را ترویج کنید. همچنین، دستورالعملهای تغذیه سالم را درخانه پیروی کنید.
اختلال خوردن در کودکان نیاز به تشخیص دقیق و مدیریت مناسب دارد و ممکن است نیاز به مشاوره و درمان حرفهای باشد. درمان اختلال خوردن در کودکان میتواند به صورت چند مرحلهای و گروهی انجام شود. در ادامه نکاتی کلی جهت درمان اختلال خوردن در کودکان آورده شده است:
تشخیص صحیح: اولین گام در درمان اختلال خوردن، تشخیص صحیح بیماری است. برای این منظور بهتر است با یک متخصص روانشناس یا پزشک متخصص مشاوره کنید. آنها میتوانند تشخیص دقیق اختلال خوردن و ارزیابی نیازهای کودک شما را انجام دهند.
تغذیه مناسب: کودکان با اختلال خوردن ممکن است نیاز به مشاوره تغذیهای داشته باشند. تغذیهای مناسب با در نظر گرفتن نیازهای فیزیکی کودک و تنوع در غذاها میتواند به بهبود وضعیت آنها کمککند.
مشاوره روانشناختی: مشاوره روانشناختی برای کودکان با اختلال خوردن بسیار مهم است. روانشناس میتواند به کودک کمک کند تا افکار و احساسات خود را در مورد غذا و بدن خود بهتر درک کند. همچنین، میتواند راهکارهای بسیاری برای مدیریت استرس و اضطراب کودک ارائه دهد.
ترکیب درمانهای گوناگون: در برخی موارد، نیاز به ترکیب درمانهای مختلف میباشد. این ممکن است شامل درمان روانشناختی، درمان دارویی (در موارد خاص)، مشاوره تغذیهای و پشتیبانی و مشارکت خانواده باشد.
مشارکت خانواده: خانواده سلامت کودک را تسهیل و تضمین میکند. آموزش به والدین در مورد چگونگی پشتیبانی از کودک در مدت درمان، ایجاد محیط محبتآمیز و بدون فشار و ترکیب نظرات و رویکردهای مثبت میتواند موثر باشد.
اختلال خوردن در کودکان یک مسئله جدی است که نیاز به توجه و پشتیبانی دارد. نکته آخر این است که والدین و مراقبین کودک باید به دقت به کودک خود توجه کنند و اگر هر گونه نشانههای اختلال خوردن (مثل کاهش وزن، افزایش تنش یا تغییرات در عادات خوردن) را مشاهده کردند به مشاور و متخصصی که در این زمینه تخصص دارد، رجوع کنند. اعتماد و ارتباط با کودکان نیز بسیار مهم است تا از وضعیت روانی و جسمی آنها در جهت پیشگیری و مدیریت اختلال خوردن آگاه شوند. به همین دلیل، توجه به نیازها و احساسات کودکان و ایجاد محیطی حمایتی و مهربانانه از اهمیت بسیاری برخوردار است.
مرکز جامع توانبخشی سرو در زمینه بازی درمانی کودکان اوتیسم، بیش فعالی، اختلالات حسی، اضطرابی، پرخاشگری ،وسواسی و نافرمانی مقابله ای و اختلال خوردن فعالیت می نماید. جهت تماس با کلینک جامع توانبخشی سرو باشماره تلفن های 3734-8809-021 و 09355505670 تماس حاصل فرمایید.